دیروز تا رسیدم خوابگاه رفتم بوفه تا اقلاممو بگیرم و تو همون حین زنگ زدم به نيلو. خیلی وقت بود زنگ نزده بودیم‌‌‌؛ شاید آذرماه. گفتم شاید باورت نشه ولی اینجا برف اومده. از هر دری حرف زدیم. امروزم زنو زدم به بنفشه. از هفته‌ی قبل کلاساش شروع شده و گفتم رنگ بزنم احساس غربت نکنه بچه. تو سالن مطالعه بود و داشت جزوه می‌نوشت. گفت همه‌چیز خوبه و ملالی نیست. بعدشم مامان زنگ زد و درباره‌ی کار ترجمه‌هه پرسید - _- کلی صغری کبری چیدم تا دست برداره ولی برنداشت. منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

iran_buorse_se7en خرید و فروش انواع نهال | نهال میوه و گردو تولیدی کیف رسادیتا-طراحی سایت,طراحی سایت حرفه ای,طراحی وب سایت اختصاصی انکر تکست الان بخر تحویل بگیر نگارین دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. فروش میل ورم آروین ARVIN MEALWORM